به قلم مليجك(گنجشك): من در شب 21 ماه مبارک رمضان در سنهی 1295 هجری قمری در عباس آباد متولد شدم. در تهران. حالا که چهل و هشت سال برم گذشته است این را کتاب میکنم. من پسر میرزامحمدخان ملقب به امینالخاقان هستم. امینالخاقان برادر زبیدهخانم امینهی اقدس بود. امینهی اقدس یکی از زوجههای شاه بود. خیلی متشخص و طرف میل شاه بود. نه به حیث جمال. امینهی اقدس امین شاه بود. جواهرات و نقدینگی و خوراک شاه به دستش بود و زن بسیار امین و درستی بود. مال شاه را خوب جمعآوری و ضبط و ربط میکرد. از این حیث بیشتر طرف تقرب و التفات بود. گروسی بود. در اوایل حکومت فلان ــ امیرکبیر ــ که حکومت کردستان و گروس با فرهادمیرزای معتمدالدوله بود ناصرالدینشاه از او خدمهای خواسته بود. فرهاد میرزای معتمدالدوله امینهی اقدس، یعنی همان زبیدهخانم را از گروس برای ناصرالدینشاه میفرستد. آنوقتها زعفرانباجی صندوقدار اندرون بود و جواهرات و نقدینهها و خوراک شاه به دستش بود. خیلی طرف توجه بود و پرستار شاه. امینهی اقدس را به دست سپرده بودند تا تربیتش کند. بعد از یکی دو سال شاه امینهی اقدس را صیغه میفرمایند. از آنجا که امینهی اقدس خوشخدمت و مواظب شاه بود طرف التفات و توجه شاه واقع میشود.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر